April 22, 2009

تایتل

محل : روستای آب ملخ - سمیرم - اصفهان
...
پ ن 1 : --- هر چی بیشتر می شناسمش، احترامم نسبت بهش بیشتر و بیشتر ، و جرات حرف زدنم باهاش، کمتر و کمتر و کمتر میشه.
پ ن 2 : لعنت به امروز.

4 comments:

  1. ایشاللا بیشترها بیشتر بشه و کمتر ها خیلی کمتر

    ReplyDelete
  2. تصحیح : نه که جراتت کمتر بشه ، کمبود جرات که خودش یک کمبوده کمتر بشه

    ReplyDelete
  3. خيلييي خوشگله!
    خيلي!
    من كلا از درختا خيلي خوشم مياد. خيلي با شخصيت وايميستن تا ازشون عكس بگيري! اين يكي عاليه. پر از تمناست. حتما جرياني رو كه به سمتش خم شده رو خوب ميشناسه. جراتش هم به خاطر اعتماديه كه به ريشه هاش كرده و هم از عشقه! :)

    ReplyDelete
  4. @ریحان :
    ممنون ریحان. چه تابیر های قشنگی از درخت کردین.
    خیلی جالب بودند.

    ReplyDelete