فکر می کنم منم توی این جاده قدم زدم آهسته و با معنی بعد هم درخت سیب پیدا کردم و حمله کردیم خوردیم یادته ؟ پس دلیل خوبیه که بدونم چرا اسمم توی برچسبات نیس امین خان ولی کارت عالیه برادرجان
@سحر : باست عرض کنم که اینجایی که بودیم ماشین رو نبود. یعنی واسه اینکه به اینجا برسیم یه حدود 1 ساعت یا شاید هم بیشتر باید پیاده روی میکردیم. اما گاری رو و ایناشو دیگه نمیدونم. اما امیدوارم هیچ وقت جاده ی ماشین رو به اینجا کشیده نشه که به طور اساسی گند میزنن به این طبیعت بکر.
@ری را : نه، نه. اشتباه نکن ری را. اینجا همونجایی که من و سعید و احسان و مسعود و عاطفه و بهناز گفتیم میریم که دور دریاچه یه گشتی بزنیم. (که بعدش تو و زهرا به همراه پناه و محسن به ما ملحق شدین) درسته؟ این جاده نزدیک دریاچه هست. یه عکس گرفتم که توش سعید و مسعود دارن با باتو هاشون مثلا مثل تفنگ شلیک میکنن! اونو ببین. این جاده کنار همین صحنه هست. یادت اومد؟ اما راست میگی. باید اسمتو به برچسب ها اضافه کنم
@سحر : نمیدونم. بذار از یکی از لیدرهامون بپرسم. تا شفاف سازی بشه. @محسن جواهریان : ممنون برادر. در اسرع وقت تصحیح میکنم. راستی به عنوان یکی از لیدر های ما، میتونی بگی که این جاده ای که تو عکسه مخصوص ماشینه یا نه؟
@مهدی : جیگرم، دیدن این جور چیزا چشم بصیرت میخواد. این درختی رو که شما میگی رو من الان تو عکسم می بینم. حالا اگه تو نمی بینی، مال اینه که هنوز به اون مرتبه ی عرفان نرسیدی.
سلام. واقعا از عكس هات لذت بردم. دوستان باحال و خوش ذوقي داري. مثل خودت. امين خان لطفا اگه از آبشار هم عكسي داري به من اطلاع بده. ممنون. منتظر جوابت هستم.http://tici.blogfa.com/
البته یه کم غم انگیزه ها، که تو یه جای به این دنجی به جای جاده پیاده رو، جاده ماشین رو زدن
ReplyDeleteالبته شایدم گاری رو بوده؟!
فکر می کنم منم توی این جاده قدم زدم آهسته و با معنی بعد هم درخت سیب پیدا کردم و حمله کردیم خوردیم یادته ؟ پس دلیل خوبیه که بدونم چرا اسمم توی برچسبات نیس امین خان
ReplyDeleteولی کارت عالیه برادرجان
@سحر : باست عرض کنم که اینجایی که بودیم ماشین رو نبود. یعنی واسه اینکه به اینجا برسیم یه حدود 1 ساعت یا شاید هم بیشتر باید پیاده روی میکردیم. اما گاری رو و ایناشو دیگه نمیدونم.
ReplyDeleteاما امیدوارم هیچ وقت جاده ی ماشین رو به اینجا کشیده نشه که به طور اساسی گند میزنن به این طبیعت بکر.
@ری را : نه، نه. اشتباه نکن ری را. اینجا همونجایی که من و سعید و احسان و مسعود و عاطفه و بهناز گفتیم میریم که دور دریاچه یه گشتی بزنیم. (که بعدش تو و زهرا به همراه پناه و محسن به ما ملحق شدین) درسته؟
ReplyDeleteاین جاده نزدیک دریاچه هست. یه عکس گرفتم که توش سعید و مسعود دارن با باتو هاشون مثلا مثل تفنگ شلیک میکنن! اونو ببین. این جاده کنار همین صحنه هست.
یادت اومد؟
اما راست میگی. باید اسمتو به برچسب ها اضافه کنم
اما رد درست شده مثل رد مخصوص لاستیکای ماشینه ها؟!
ReplyDeleteسلام امین جان.دریاچه چورت تو منطقه چهاردانگه ساریه.امیدوارم موفق باشی
ReplyDeleteسلام امین جان.با عرض پوزش می خواستم بگم چورت تو منطقه ی چهاردانگه است.
ReplyDelete@سحر : نمیدونم. بذار از یکی از لیدرهامون بپرسم. تا شفاف سازی بشه.
ReplyDelete@محسن جواهریان : ممنون برادر. در اسرع وقت تصحیح میکنم.
راستی به عنوان یکی از لیدر های ما، میتونی بگی که این جاده ای که تو عکسه مخصوص ماشینه یا نه؟
بالا وسط كمي به سمت راست: به نظر ميرسه كه يه شاخه از توي آسمون همين جور براي خودش آويزونه! شما اونجا چنين درختي ديدين؟
ReplyDeleteخودم فهمیدم اونجا نبودم
ReplyDelete@مهدی : جیگرم، دیدن این جور چیزا چشم بصیرت میخواد. این درختی رو که شما میگی رو من الان تو عکسم می بینم. حالا اگه تو نمی بینی، مال اینه که هنوز به اون مرتبه ی عرفان نرسیدی.
ReplyDeleteآره امین جان.این جاده ماشین رو هست.اما کاش نبود.
ReplyDeleteچرا عکس (پست جدیدت) رو برداشتی؟
ReplyDeleteدیدی بالاخره یه روزم نوبت ما شد
:دی
سلام. واقعا از عكس هات لذت بردم. دوستان باحال و خوش ذوقي داري. مثل خودت. امين خان لطفا اگه از آبشار هم عكسي داري به من اطلاع بده. ممنون. منتظر جوابت هستم.http://tici.blogfa.com/
ReplyDelete@سحر:
ReplyDeleteD:
چی بگم والا. هیچ دفاعیه ای از خودم ندارم برادر.